به گزارش مشرق، هر سال كه به دوازدهم تيرماه سالروز حمله ناجوانمردانه ناو امريكايي به ايرباس ايراني نزديك ميشويم، درباره كمكاري سينما و تلويزيون براي تصويرسازي اين فاجعه سخنها گفته ميشود.
يكي از قديميترين پروژههاي سينمايي مرتبط با اين موضوع «يو. اس. اس. وينس...» نام دارد؛ پروژهاي كه سعيد اسدي كارگردان ايراني دو دهه قبل براي توليد آن به كشور آمد. اسدي سعي داشت براساس فيلمنامهاي كه خودش نگارش كرده بود، اين فيلم را به توليد برساند اما قرارگيري در چرخه تهيهكنندگان تجاري از يك سو و بوروكراسي سيستمهاي دولتي از طرف ديگر مسير او را تغيير داد.
از چهار سال قبل و بعد از آن كه اسدي تجربيات متعددي در سينماي بدنه از «آواز قو» گرفته تا «سيب سرخ حوا» را انجام داد بار ديگر توليد اين پروژه به صورت جدي در دستور كار قرار گرفت و حتي براي توليد آن يكي از تهيهكنندگان باتجربه سينماي ايران يعني قاسم قليپور برگزيده شد اما متأسفانه در چهار سال اخير هيچ اتفاقي درباره اين پروژه روي نداد. سعيد اسدي، كارگردان اين فيلم كه اين روزها در خارج از ايران به سر ميبرد، در گفتوگويي ضمن ابراز علاقه خود براي توليد اين فيلم گفته است: من هر چه پس انداز دارم براي ساخت اين فيلم خواهم گذاشت اما نياز وافر دارم به كمك سختافزاري ارگانهاي متولي كه همواره از من دريغ شده است.
قليپور تهيهكننده «يو. اس. اس. وينس...» نيز با نگارش دلنوشتهاي با زباني طنز از اين گفته كه انگار بايد براي توليد اين فيلم از گروه سازنده «كلاه قرمزي» استفاده كند! قليپور نوشته است: دوازدهم تيرماه بيست و هفتمين سالگرد فاجعه ايرباس كه اميد به ساخت فيلم آن را داشتم... اگرچه تاكنون تلاش و پيگيري من در تأمين منابع مالي براي ساخت فيلم سينمايي «يو. اس. اس. وينس...» در راستاي فاجعه هواپيماي ايرباس به جايي نرسيد ولي به احترام قربانيان اين ترور ناجوانمردانه امريكا، نااميد نيستم. شايد با اجازه حميد خان مدرسي و حميدجان جبلي و ايرج طهماسب و به ياري «كلاه قرمزي» و «جيگر» در جلب نظر و حمايت يك «فاميل دور» باشيم تا سرمايه نسبتاً پرهزينه اين فيلم ملي را فراهم كنم. صدالبته پشتيباني «پسرخاله» هم بسيار مفيد خواهد بود. به قول ابوالقاسمخان حالت: «پارگي را به صراحت نتوان فاش نمود/به كنايه سخن از طرز رفو بايد كرد»
منبع : روزنامه جوان
يكي از قديميترين پروژههاي سينمايي مرتبط با اين موضوع «يو. اس. اس. وينس...» نام دارد؛ پروژهاي كه سعيد اسدي كارگردان ايراني دو دهه قبل براي توليد آن به كشور آمد. اسدي سعي داشت براساس فيلمنامهاي كه خودش نگارش كرده بود، اين فيلم را به توليد برساند اما قرارگيري در چرخه تهيهكنندگان تجاري از يك سو و بوروكراسي سيستمهاي دولتي از طرف ديگر مسير او را تغيير داد.
از چهار سال قبل و بعد از آن كه اسدي تجربيات متعددي در سينماي بدنه از «آواز قو» گرفته تا «سيب سرخ حوا» را انجام داد بار ديگر توليد اين پروژه به صورت جدي در دستور كار قرار گرفت و حتي براي توليد آن يكي از تهيهكنندگان باتجربه سينماي ايران يعني قاسم قليپور برگزيده شد اما متأسفانه در چهار سال اخير هيچ اتفاقي درباره اين پروژه روي نداد. سعيد اسدي، كارگردان اين فيلم كه اين روزها در خارج از ايران به سر ميبرد، در گفتوگويي ضمن ابراز علاقه خود براي توليد اين فيلم گفته است: من هر چه پس انداز دارم براي ساخت اين فيلم خواهم گذاشت اما نياز وافر دارم به كمك سختافزاري ارگانهاي متولي كه همواره از من دريغ شده است.
قليپور تهيهكننده «يو. اس. اس. وينس...» نيز با نگارش دلنوشتهاي با زباني طنز از اين گفته كه انگار بايد براي توليد اين فيلم از گروه سازنده «كلاه قرمزي» استفاده كند! قليپور نوشته است: دوازدهم تيرماه بيست و هفتمين سالگرد فاجعه ايرباس كه اميد به ساخت فيلم آن را داشتم... اگرچه تاكنون تلاش و پيگيري من در تأمين منابع مالي براي ساخت فيلم سينمايي «يو. اس. اس. وينس...» در راستاي فاجعه هواپيماي ايرباس به جايي نرسيد ولي به احترام قربانيان اين ترور ناجوانمردانه امريكا، نااميد نيستم. شايد با اجازه حميد خان مدرسي و حميدجان جبلي و ايرج طهماسب و به ياري «كلاه قرمزي» و «جيگر» در جلب نظر و حمايت يك «فاميل دور» باشيم تا سرمايه نسبتاً پرهزينه اين فيلم ملي را فراهم كنم. صدالبته پشتيباني «پسرخاله» هم بسيار مفيد خواهد بود. به قول ابوالقاسمخان حالت: «پارگي را به صراحت نتوان فاش نمود/به كنايه سخن از طرز رفو بايد كرد»
منبع : روزنامه جوان